ختم وترحیم خوانی مجمع الذاکرین
3.81K subscribers
473 photos
278 videos
349 files
1.28K links
کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-kmuMSXvCd9Tg
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی

@moslemi124

ارتباط با مدیر☝️
Download Telegram
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#غزل

از زمین که پر کشیدی ای جانا
آسمان رفتی آسمان بارید

بی قرار چه دلبری بودی
بی کران رفتی آسمان بارید

از میان تمام عشاقت
ناگهان رفتی آسمان بارید

جلوه عشق و غیرت عباس
قهرمان رفتی آسمان بارید

با شهادت تو جاودانه شدی
جاودان رفتی آسمان بارید

تا ابد قاسم سلیمانی
ذوالفقار غرور ایرانی

#محمد_حبیب_زاده

@khatm1
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی

تو اِی سردارِ دل، مرد دلاور
تو اِی فرمانده‌ام، مرد تکاور

تو ای حاج قاسِمُ یار سلیمانی
گل پرپر این باغُ گلستانی

امید قلب ابناء مسلمانی
تو هستی مالک‌اشتر، سلیمانی

تو در آغوش ارواح شهیدانی
شهید زنده، حاج قاسم، سلیمانی

اشّداء علی الکفار بودی
تو حاج قاسم! شَهِ ابرار بودی

تو بودی خادم زهرای اطهر
چه کردی که گُلَم گردیده پرپر

چه کردی دست سردارم قلم شد
چه کردی این سپاهم بی علم شد

بیا آقا! بسیجی بی‌پدر شد
بیا آقا! سپاهی خون جگر شد

بیا آقا! که عمّار علی رفت
بیا جانم! که سرباز ولی رفت

#محمد_رضا_امینی_نسب

@khatm1
#شهدا
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی

ای نماد شجاعت و عزت
فاتح سربلند با غیرت
شد دعای قلبییت اجابت
شد جامه پیکرت شهادت

کرار شهادتت مبارک
سردار شهادتت مبارک

در چشم تو چشمه وقار است
در قلب تو عشق برقرار است
در سینه مدال افتخار است
در خشم تو برق ذوالفقار است

دلدار شهادتت مبارک
سردار شهادتت مبارک

ای فاتح خیبر ولایت
ای یک تنه سنگر ولایت
سردار یل در ولایت
ای مالک اشتر ولایت

بسیار شهادتت مبارک
سردار شهادتت مبارک

#محمد_حبیب_زاده ۹۸/۱۰/۱۵
@khatm14
#فاطمیه

یاران علی (ع) یکی دگر هم کم شد
با کم شدنش علی پر از ماتم شد

در شهر مدینه نام زهرا آمد
از رفتن او مدینه سیل غم شد

در شام عزای فاطمه میسوزم
با ناله زدن دلم تمامش سم شد

با اشک حسن (ع) به مادرش زهرا هم
آغاز و شروع بارشی نم نم شد

از حس حسن (ع)به فاطمه میسوزم
اشکی ز بصر به صورتم کم کم شد

◾️شاعر:
#محمد_جهان_زاد
_____________________
@khatm14
#مولانا_امیر_المومنین_علی_علیه_السلام
#مدح
#ولادت
#مسمط_مخمس

بسم حق... بسم محمد... بسم سلطان نجف
سینه ام آتش گرفت از داغ هجران نجف
تشنه ام من تشنه ی خورشید تابان نجف
"گر زبانزد هست گرمای بیابان نجف
می ‌دمد خورشید از چاک گریبان نجف"

مرتضی انداخت با یاری زهرا سفره ای
بین صحرا، بین دریا، در ثریا سفره ای
پهن شد در عرش، نزد حق تعالی سفره ای
"سفره مولاست گر پهن است هر جا سفره‌ای

عرش هم باشیم اگر هستیم مهمان نجف"

تشنه ایم و دست از کوزه کشیدن کار ماست
صبح تا شب سختی روزه کشیدن کار ماست
از طعام دیگران پوزه کشیدن کار ماست
"دور تا دور حرم زوزه کشیدن کار ماست

می‌شود نوح نبی وقتی نگهبان نجف"

تضی نیت نکردم هیچ وقت
جز برای مرتضی خدمت نکردم هیچ وقت
در نجف احساس غم... غربت... نکردم هیچ وقت
"آرزوی دیدن جنت نکردم هیچ‌وقت

من خوشم با دیدن ریگ بیابان نجف"

می شود ذکر قنوتش یا علی و فاطمه
منتهای حاجتش تنها علی و فاطمه
کار دارد در دو عالم با علی و فاطمه
"نیست مدیون کسی الا علی و فاطمه

هرکسی که رفت زیر دین ایوان نجف"

در قنوتم، در میان ربنا اغفرلنا
دیده ام افتاد بر انگشترم بین دعا
زیر لب با چشم تر خواندم همین یک بیت را

"به قنوت ما نمی‌آید عقیق هیچ جا
ملک سلیمان نجف"

در دو عالم عبد دربار بتول و حیدریم
سالیانی هست سربار بتول و حیدریم
شاکر الطاف بسیار بتول و حیدریم
"ما سر و جانی بدهکار بتول و حیدریم

سر به قربان مدینه جان به قربان نجف"

هستی الله در هست حسین است و علی
خلقت عالم همه پست حسین است و علی
هر دل آزاده ای مست حسین است و علی
"رزق آب ‌و نان ما دست حسین است و علی

سال‌ها خوردیم آبِ کربلا... نانِ نجف"

از نفس هایم دوباره آه دارد می رسد
وقت دیدار گدا و شاه دارد می رسد
بوی عطر سیب ثارالله دارد می رسد
"نیمه ی ماه رجب از راه دارد می‌رسد

کربلای ما چه شد دستم به دامان نجف"

#محمد_جواد_شیرازی
@khatm14
#ختم_خوانی
#داغ_جوان

پسرم رفتی و من با غم هجران چه کنم
آتش افتاده ز داغت به دل و جان چه کنم

رفتی و دیده ز هجران تو گریان شده است
تو بگو با دل غمدیده و نالان چه کنم

میوه ی عمر من زار و پریشان بودی
بی تو با این دل و غم های فراوان چه کنم

خانه ام بی تو چو ظلمتکده ای خاموش است
رفتی و من به دل خسته و سوزان چه کنم

پسرم بودی و من عشق تو در دل دارم
تو بگو بی گل روی تو به بستان چه کنم

#محمد_مبشری


@khatm14
#زبان_حال
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها

سبک : خدایا عاشقان را ... ( علیرضا افتخاری )

☑️بند اول

چه شد یادی ز ما بابا در این ویرانه کردی
تو ای شمع فروزان یادی از پروانه کردی
به مهمانی اگر رفتی چرا خونین سر توست
تو ای بابا مرا چون عالمی دیوانه کردی

منم پروانه ی تو
شدم دیوانه ی تو
ببین دشمن چه کرده
به این دردانه ی تو

تو مهمانی و حبیب منی که من دورت بگردم
تو چون جانی و طبیب منی توئی درمان دردم

☑️بند دوم

بگو بابا که رگهای گلویت را بریده
کسی اینگونه مهمانی در این عالم ندیده
ندارم طاقت دوری تو ای باب خوبم
ببین مانند مادر دخترت شد قد خمیده

فدای حنجر تو
شود این دختر تو
ندارم چاره ای جز
بمیرم در بر تو

چه شب ها پدر چو مرغ سحر نمودم آه و ناله
ز عمه بپرس که دارد خبر چه دیده این سه ساله

☑️بند سوم

پدر جان آمدی روشن کنی شام یتیمان
که دلداری دهی بر عمه ی زار و پریشان
پدر ویرانه دیگر جای این دخترت نیست
کمک کن با تو آیم زین خرابه سوی رضوان

پر و بالم شکسته
شدم نالان و خسته
همه غم های عالم
به قلب من نشسته

خداحافظ ای عزیزان من اسیران و یتیمان
که من با پدر سوی اصغرم روم از شام ویران

گوشواره :

حسین جان حسین ۲ حسین جان ای حسین جان

#محمد_مبشری
#زبان_حال
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها

سبک : خدایا عاشقان را ... ( علیرضا افتخاری )


☑️بند ۱

چه شد یادی ز ما بابا در این ویرانه کردی
تو ای شمع فروزان یادی از پروانه کردی
به مهمانی اگر رفتی چرا خونین سر توست
تو ای بابا مرا چون عالمی دیوانه کردی

منم پروانه ی تو
شدم دیوانه ی تو
ببین دشمن چه کرده
به این دردانه ی تو

تو مهمانی و حبیب منی که من دورت بگردم
تو چون جانی و طبیب منی توئی درمان دردم


☑️بند ۲


بگو بابا که رگهای گلویت را بریده
کسی اینگونه مهمانی در این عالم ندیده
ندارم طاقت دوری تو ای باب خوبم
ببین مانند مادر دخترت شد قد خمیده

فدای حنجر تو
شود این دختر تو
ندارم چاره ای جز
بمیرم در بر تو

چه شب ها پدر چو مرغ سحر نمودم آه و ناله
ز عمه بپرس که دارد خبر چه دیده این سه ساله

☑️بند ۳


پدر جان آمدی روشن کنی شام یتیمان
که دلداری دهی بر عمه ی زار و پریشان
پدر ویرانه دیگر جای این دخترت نیست
کمک کن با تو آیم زین خرابه سوی رضوان

پر و بالم شکسته
شدم نالان و خسته
همه غم های عالم
به قلب من نشسته

خداحافظ ای عزیزان من اسیران و یتیمان
که من با پدر سوی اصغرم روم از شام ویران

گوشواره :

حسین جان حسین ۲ حسین جان ای حسین جان

#محمد_مبشری‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-kZ7zDO9lndDg
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی
مدیر تبادلات👈 @zzz_113
@moslemi124 👈ارتباط با مدیر 🍃 🍃
🌑اِنّاٰلِلّٰه واِنّاٰإلیهِ الْرّاٰجِعوُن🌑

و هر از گاه در گذر زمان در گذر بی صدای ثانیه های دنیای
فانی

جرس کاروان از رحیل مسافری خبر می دهد

که در سکونی  آغازی بی پایان را می سراید.

کلُّ مَنْ عَلیها فَان وَ یبقَی وَجْهُ رَبَّک ذوالجلالِ والاکرامِ

خانواده های محترم حسن نژاد بویژه جناب آقای #محمد_حسین_حسن_نژاد دادستان محترم شهرستان رشتخوار و#حاج_حسین_اقای_نگهبان


 با کمال تاسف از فوت پدر و پدرخانم گرامی شما با خبر شدیم و این موضوع مارا بسیار متاثر نمود. ایشان در حکم برادری نیک برای ما در دوره سی ساله خدمت در شبکه بهداشت شهرستان بوده که اکنون ما را در بهت نبودنش فرو برده است. امیدوارم که روح آن مرحوم در سایه لطف خداوند آرام گیرد و شما با صبر این ضایعه دردناک را سپری کنید.

#روابط_عمومی_دفتر_نماینده_شهرستان_زاوه_درمجلس_شورای_اسلامی_دکتر_محسن_زنگنه
🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑
نور دو دیده من،،غم به دلم نشسته
قامت سرو بابا،،زداغ تو شکسته
چراغ،،شام تارِ بابا
سیه شد،،روزگار بابا
۲
کجایی،،عقده ام گشایی
تکلم ،،با پدر نمایی
توبودی،،همه گفتگویم
به دردم،،بخدا دوایی

(کجایی نور چشمان من..دوای چشم گریان من)
جواب ودم نوحه

کاش که مرده بودم،،قبل تو ای جوانم
داغ غمت شرر زد،،تمام جسم وجانم
چه کرده ،،غم تو بادلم
اشک غم ،،شده است حاصلم
بخت من،،چو شب شام شد
شد خموش،،بعد تو منزلم

کجایی نور چشمان من
دوای چشم گریان من

جوان رعنای من،،سرو دل آرای من
سوخته از داغ تو،،تمام اعضای من

به دل بود،،شب دامادیت
ببندم،، حجلهٔ شادیت
دوصد حیف ،،ای پسر ازقضا
شد کفن،،رخت دامادیت

کجایی نور چشمان من
دوای چشم گریان من ۲

مادر رنجور تو ،،پسر پسر میکند
خاک عزا هرزمان،،به فرق سر میکند

سردهد،،نغمه در عزایت
بگوید ،،مادرت فدایت

نشیند برسر مزارت
میزند دم بدم صدایت


کجایی نور چشمان من
دوای چشم گریان من

شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی


با نوای مداح اهل بیت جناب اقای #محمد_حسن_صادقی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
▪️#ختم_پدر ومادر
▪️#سبڪ : خدایا عاشقان را ..( افتخارے )
👌#مداح _اهل _بیت (ع)
🎤#استاد _حاج _پیرزاده


خدایا تکیه گاه و غمگسارم رفته از دست
چراغ روشن شب هاے تارم رفته از دست
از این دنیاے بے عهد و وفا کوچیده مادر
مدال افتخار و اعتبارم رفته از دست

در این گرداب ماتم
شدم با غصه همدم
ز داغ مرگ مادر
شکسته پشتم از غم

ز غصه دگر ، شدم خون جگر
چو ابر نو بهارم
من آن مضطرم ، شکسته پرم
دگر مادر ندارم

همیشه تکیه گاه و یاورم مادر تو بودے
چراغ عمرم و تاج سرم مادر تو بودے
ستون استوار خانه و کاشانهٔ ما
عزیز اولین و آخرم مادر تو بودے

در این گرداب ماتم
شدم با غصه همدم
ز داغ مرگ مادر
خمیده پشتم از غم

ز غصه دگر ، شدم خون جگر
چو ابر نو بهارم
من آن مضطرم ، شکسته پرم
دگر مادر ندارم

#محمد مباشری

*التماس دعاے فرج
Forwarded from اتچ بات
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
▪️#ختم_پدر ومادر
▪️#سبڪ : خدایا عاشقان را ..( افتخارے )
👌#مداح _اهل _بیت (ع)
🎤#استاد _حاج _پیرزاده


خدایا تکیه گاه و غمگسارم رفته از دست
چراغ روشن شب هاے تارم رفته از دست
از این دنیاے بے عهد و وفا کوچیده مادر
مدال افتخار و اعتبارم رفته از دست

در این گرداب ماتم
شدم با غصه همدم
ز داغ مرگ مادر
شکسته پشتم از غم

ز غصه دگر ، شدم خون جگر
چو ابر نو بهارم
من آن مضطرم ، شکسته پرم
دگر مادر ندارم

همیشه تکیه گاه و یاورم مادر تو بودے
چراغ عمرم و تاج سرم مادر تو بودے
ستون استوار خانه و کاشانهٔ ما
عزیز اولین و آخرم مادر تو بودے

در این گرداب ماتم
شدم با غصه همدم
ز داغ مرگ مادر
خمیده پشتم از غم

ز غصه دگر ، شدم خون جگر
چو ابر نو بهارم
من آن مضطرم ، شکسته پرم
دگر مادر ندارم

#محمد مباشری
اجرا جناب مجید منصوری
*التماس دعاے فرج
.
.
#ترحیم_خوانی
#عالم #روحانیت

ٱللَّٰهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَيْرا...

به مناسبت فرارسیدنِ چهلّم عالم ربّانی
مرحوم آیت الله سیّد محمّد ضیاءآبادی

سخنش بود حدیث و قرآن
صورتش بود چراغِ ایمان
در تنش روح ، اسیرِ زندان
بود مصداقِ عِبادُ الرّحمان
داشت چه منبری و ارشادی!
آیتُ اللهِ ضیاء آبادی

راه می‌رفت چو یک کوهِ وقار
جَذْبه‌ها داشت بسی در اَنظار
می‌چکید از نَظَرِ او انوار
خوش به حالش که به دین بود او یار
دیدنش بود به دلها شادی
آیتُ اللهِ ضیاء آبادی

خُلقِ او بود خداوندی‌وَش
بود خائف ز وعید ِ آتش
داشت به معرفتِ ناب ، عطش
آیتُ الله ِ بروجردیّ اش...
...بود در منزلت ِ استادی
آیتُ اللهِ ضیاء آبادی

جمعه‌ها بود خطابش گیرا
روضه‌ی اوّل ماهش غوغا
بود اَحقَر به نگاهش دنیا
دائماََ داشت به لب ، ذکر و دعا
مردِ آزادگی و آزادی
آیتُ اللهِ ضیاء آبادی

در قیامش چه خضوعی او داشت
چه سجودی ، چه رکوعی او داشت
در تشهّد ، چه خشوعی او داشت
چه ختامی ، چه شروعی او داشت
چه بُنی داشت و چه اجدادی!
آیتُ اللهِ ضیاء آبادی

روضه‌خوان بود و دبیرِ اخلاق
وعظ می‌کرد و به دلها اشراق
جمع می‌کرد بر ایتام ، ارزاق
می‌کِشیم از خلاء اَش آه ِ فراق
نیست جز خیر از ایشان ، یادی
آیتُ اللهِ ضیاء آبادی

" شیعتی... " روضه‌ی او بود کثیر
بود بر ماتم ِ ششماهه ، اسیر
گریه می‌کرد بر آن طفلِ صغیر
بر غم ِ رأس ِ جدا گشته ز تیر
داشت او ارثیه‌ی سجّادی...
آیتُ اللهِ ضیاء آبادی

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#آیت_الله_ضیاءآبادی
#درد_دل #شب_جمعه
#محمد_علی_نوری
پنجشنبه ۲۸ اسفند ۹۹
.




تورفتي آسمان راغم گرفته
دروديوارشهرماتم گرفته
تورفتي وعزابگرفته ايم ما
به سوگت که همه بنشسته ايم ما
توبودي مردحق ومردعادل
توبودي برهمه حلال مشکل
تورفتي پيش آن مولاي خوبان
سلام مارسان برشاهه شهيدان



سروده هاي بي نشان
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
▪️#ختم_پدر ومادر
▪️#سبڪ : خدایا عاشقان را ..( افتخارے )
#مداح _اهل _بیت (ع)
🎤#کربلایی_مجیدمنصوری






خدایا تکیه گاه و غمگسارم رفته از دست
چراغ روشن شب هاے تارم رفته از دست
از این دنیاے بے عهد و وفا کوچیده بابا
مدال افتخار و اعتبارم رفته از دست

در این گرداب ماتم
شدم با غصه همدم
ز داغ مرگ بابا
شکسته پشتم از غم

ز غصه دگر ، شدم خون جگر
چو ابر نو بهارم
من آن مضطرم ، شکسته پرم
دگر بابا ندارم

همیشه تکیه گاه و یاورم بابا تو بودے
چراغ عمرم و تاج سرم بابا تو بودے
ستون استوار خانه و کاشانهٔ ما
عزیز اولین و آخرم بابا تو بودے

در این گرداب ماتم
شدم با غصه همدم
ز داغ مرگ بابا
خمیده پشتم از غم

ز غصه دگر ، شدم خون جگر
چو ابر نو بهارم
من آن مضطرم ، شکسته پرم
دگر بابا ندارم






#محمد مباشری
اجرا:کربلایی _مجید منصوری
التماس دعاے فرج
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
زمزمه
هدیه بروح همه مادرانی که آسمانی شدن
#مادر😭😭😭
#محمد_مبشری




" از تو نگات فهمیدم ، ( مسافری مادر
حالت چشمات میگفت ، ( می خوای بری مادر
ای مادر ای مادر ۲

" چی شده مادر (که بابا ( این روزا بی تابه
سپیده سر زد مادر ، ( چرا نمی خوابی ) ۳

به خاک تیره خفتی ، ( منم عزادارت )
مرا ببخش ای ( مادر ) ، (خدا نگهدارت ) ۳

ای مادر ای مادر ۲

( مادر ) به یادت دلم ، ( بهونه می گیرد )
غم تو هر شب دل ( نشانه می گیرد ) ۳

ببین ز داغت ( مادر ) ، ( همیشه نالانم )
به یاد رویت ( مادر ) ، ( همیشه گریانم )

تو رفتی و چراغِ ( خانه شده خاموش )
دگر صدایت ( مادر ) ، ( نمی رسد بر گوش ) ۳

پدر پدر جانم ۲
یا
ای مادر ای مادر ۲

#محمد_مبشری
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام

#ختم جوان

بـزرگـت كـردم و خيرت نديدم
 گلـي از گـلشن رويــت نچيدم
 
تو گل بـودي نه وقت چيدنت بود
 جـوان بـودي نه وقت مردنت بود
 
عـزيـز مـن چه وقت رفتنت بود
 چه وقت زير خاك خوابيدنت بود
 
عـزيـزم رفـتي و از مــا بريدي 
بـه ســوي آسـمانها پر كشيدي
 
فلــك آخــر تـوانـم را گرفتي
 ز دســتـم نـو جـوانم را گرفتي
 
خـدايـا بـي سرو سامانم امشب
 اسيــر درد بـي پـايـانم امشب
 
گريز:
اگر شما ببينيد پدري كنار جسم بي جان جوانش ناله ميزند ، چه ميكنيد؟...
 
حتما به او تسليت مي گوييد ، اشك چشمانش را پاك مي كنيد ...
 
ولي بميرم براي پدري كه آمد كنار بدن پاره پاره ي علي اكبرش... 
 
لالـه اش را ديـد پرپر روي خاك 
قـطعه قـطعه ريز ريـز روي خاك
 
داد از كـف طـاقـت و از پـا فتاد 
صورتــش بـر صـورت اكبر نهاد
 
گـل كــجا و صـدمه ي آهن كجا 
من كــجا و خنده ي دشمن كجا 
 
 ديده بستي يا ز من دل كنده اي؟ 
دســت و پا زن تا ببينم زنده اي 
 
كوفيان چه كردند؟ تسليت دادند؟ اشك چشمان حسين را پاك كردند؟ نه ، تا اين پدر صورت به صورت علي گذاشت صداي هلهلـه ي كوفيـان بلنـد شـد ، 
ديدند بانويي مجلله از سوي خيمه ها آمد و زير بغلهاي حسين را گرفـت و بـه 
خيمه برگرداند ، همه گفتند: اين زن را چه كسي مي شناسد؟ جواب آمد: ايـن
دختر علي ( زينب س) است...
 
مي خواهم بگويم اينجا زينب زير بغل برادر را گرفت ، اي كاش مَحرمي هم بود و زينب را تسليت ميداد ، كجا؟ آن زمان كه لب به رگهاي بريده ي حنجر برادر 
 گذاشته بود... 
 
يـافـت آن گـل را ولي پرپر شده
 پـاره پـاره پـيـكري بي سر شده 
 
گفـت:آيـا يـوسـف زهــرا توئي
 آن كـه مـن گم كرده ام آيا توئي
 
گرچه سر تا پاي تو بوسيدني است
 ليـك يك جـا براي بوسه نيـست 

#محمد_مبشری

#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
بیاد پدران سفر کرده
یادشان گرامی و روحشان شاد

حسرتین اورییمده خیمه قورووبدی
روحیمی سالیبدیر زندانه آتا

داریخیر اورگیم سنسیزله میشه م
گوزیاشیم بولانیب القانه آتا

هایانداسان سنه سسیم یئتیشمز
آغیز آچیب اورک یارام بیتیشمز
دردیم گیزلین اولوب گوزه گوروشمز
امکانی یوخ سنسیز درمانه آتا

ائلین دن آیریلیب اوزاقلاشموسان
قره توپراقیلا قوجاقلاشموسان
کیملریله آیا ایاقلاشموسان
قوشولموسان هانسی کروانه آتا

فلک سنی چکدی قرا توپراقا
ائله ییخیب دورانمازسان ایاقا
شیرین باخیشلارین دوشدی اوزاقا
لعنت گلسین بئله دورانه آتا

آختارروام سني بير دانيشماقا
کوسدورموشم سنی سون باريشماقا
حسنون شعله سینده بير آليشماقا
گزورم سانکی بير پروانه آتا

واریدی عمرومون سنلن صفاسی
سنسیزلیقین چوخدی درد و بلاسی
نامردیدی دونیا یوخدی وفاسی
دوشوبدی گلشنیم خزانه آتا

هاچان بیرده بیزی یادا سالارسان
یول اوسته بیر گلیب قوناق قالارسان
سینیق گوگلری اله آلارسان
گور نه یی ائیلرسن بهانه اتا

چاتمور بیر کس بو دنیادا دادیما
اوزون یئتیش سسیمه فریادیما
گئچمیش خاطره لر دوشور یادیما
اغلیرام گولورم دورانه آتا
#محمد_هوشمند
#پدر
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#جوان

بالاترین لذت پدر و مادر اینه که خدا فرزندی بهشون بده...
با دستانشون فرزند رو بزرگ کنن...
جوون بشه...
درمقابلشون راه بره...

وقتی به قدو بالای جونشون نگاه میکنن لذت میبرند...

اما سخت ترین لحظه هم..
برا همچین پدر و مادری زمانیه که..
داغ جوانشون رو ببینند..
............
.
#جوان

اجل جونم اجل جلاد جونم ، عجل جونم عجل جلاد جونم
اجل جونم نگیر والله مو جوونم وی جوونم
آخی برو گشتی بزن به گرد پیرون
اگر پیری ندیدی والا مو میمونم
ای دل ای ای دل ای دوست
دلم تنگ و تنگ و دلم تنگ

جدایی من نمیخواستم خدا کرد نمیدونم کدوم کافر دعا کرد
غم دوریت و جونم میزنه چنگ
ازون ترسم نبینم مو نگارم
جدایی من نمیخواستم خدا کرد
نمیدونم کدوم کافر دعا کرد
نمیدونم خدا کرد یا قضا کرد
به دلدارم چو ما را مبتلا کرد.

............
.
#جوان
#دشتی

الهی ای فلک دیگر نگردی۲
عزیزم روبه زیر خاک وکردی
جوان بودی نه وقت رفتنت بود۲
نه وقت زیر خاک و خفتنت بود
چرا پرپر شدی آلاله ی من؟۲
کجا رفتی و دختر خاله ی من
بسوز ای دل از این جور زمونه۲
الهی مادری تنها نمونه
زداغ سینه سوزت ای عزیزم۲
ببین اشکهای حسرت که می‌ریزم
خدا صبری بده طاقت بیارم۲
به یاد مهربونیش بی قرارم
گلی داشتم فلک از ریشه چیده۲
که او اززندگی خیری نديده
لالالالا بخواب ای یاس پرپر۲
می‌ریزم خاک عالم بر روی سر
لا لا لا لالا لا نیلوفرمن۲
چه زود دامن کشیدی از برمن
خدا صبر دلم دیگه تمومه ۲
سرخاکت دلم میگیره بونه
بخواب آروم بخواب دورت بگردم۲
تو رفتی ازغمت دنیای دردم

🔸️شاعر:
#مریم_صالحی_مرزیجرانی

..............
.
#نوجوان

نوجوان بودی و رفتی ز جهان
گلشن زندگیت گشته خزان

بوده ای عاشق زهرا و حسین
شد برای تو مدال و عنوان

هر که شد نوکر آن خانه و بیت
می رود خرم و شاد و خندان

داغت آتش زده بر پیکر ما
شده دل بهر نو در آه و فغان

اشک حسرت بچکد بر رخ ما
آری آتش زده بر پیر و جوان

همه در ماتم و سوگند و عزا
رفتی آخر بسوی باغ جهان

همگی اشک برایت ریزند
چون جوان بودی و رفتی ز جان

🔸️شاعر:
#محمد_مبشری

.............
.
#جوان
#زمزمه
#سبک_نبرده_ام_زکس_دل( شجریان)                     
           
ای روح وای روانم ای دادازاین جدایی
ای نازنین جوانم ای دادازاین جدایی

ازدوری توای ماه دارم به سینه صدآه
ازغصه نوحه خوانم ای دادازاین جدایی

تاکه تودیده بستی رفتی دلم شکستی
برلب رسیده جانم ای دادازاین جدایی

ازدیدگان مجروح چون ابر دربهاران
من اشک خون فشانم ای دادازاین جدایی

داغ تو کرده پیرم بنما دعا بمیرم
من بی توچون بمانم ای دادازاین جدایی

قَدَّم شده خمیده تاکه تو قد کشیدی
این هم قَدِ کمانم ای دادازاین جدایی

ازبس که گریه کردم درماتمت نمانده
نوری به دیدگانم ای دادازاین جدایی

هم بر سر مزارت هم در میان خانه
اسم تو بر زبانم ای دادازاین جدایی

دلتنگم ازفراقت گیرم کجا سراغت؟
برده غمت توانم ای دادازاین جدایی

ای سَرو ناز مادر ای دلنواز مادر
ای ماه اسمانم ای داد ازاین جدایی

این درد باکه گویم مرگت عزیز بابا
سوزانده استخوانم ای دادازاین جدایی

بااشک وآه جانسوزذکرم شده شب وروز
فرزند مهربانم ای داد از این جدایی

یارب کسی به عالم داغ جوان نبیند
بریده شد اَمانم ای داد ازاین جدایی

در کربلا حسین تاداغ جوان خوددید
یک ناله زدپسرجان ای دادازاین جدایی

«مداح» بگوبرای تسکین دل بگویند
مولاحسین جانم ای دادازاین جدایی

🔸️شاعر: #علی_اکبر_اسفندیار_«مداح»
.


#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#پندیات

در ســراب زنــدگی از خــود چــــرا غافل شدم
عــمـــر خود را صرف کردم زایل و جاهل شدم

دیـــــو نـــفس آمـــد ســراغم تا شدم تسلیم او
در مــــصاف حــــق و بـاطل جانب باطل شدم

جیـــفه ی دنـیا هدف گردید و غفلت شد فزون
دیــــن و دنـیا از کفم رفت و در آن عاجل شدم

دیـــر وقـتی این جبین با مُهر خاکی شد عجین
مــــعتـکــف در خانــه ی دنیای کــاه و گِل شدم

عـــهــد می بــندم که دل را بر کنم از این جهان
مــــن کـــه دریــا بودم و اکنون نم ساحل شدم

دیـــده بــــر گــیــرم از ایـــن دنیای فانی لاجرم
گـــر کـــــه از خـاکــم چرا اکنون اسیر دل شدم

مــــی ســپــارم هــستیم را گر به اهلش لاعلاج
ایــــن همـــه جـــهد از کـجا آمد چرا مایل شدم

خــاک ســنگینی کـه می ریزد به سر اندیشه کن
گـــرچــــه بـر همسایه می ریزد چرا شامل شدم

در جـــهان پـــر هــیــاهـــو تا به کی باشد فریب
عمر چون باد است و من از بیخ و بُن زایل شدم

در مـــصاف عـــقل و دل بـازنده عمر رفته است
فــرصتی نـــایــد کــه گـویم عامل و عاقل شدم

#محمد راعی خیرابادی

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#نوحه یا #زمزمه ی کاربردی به مناسبت #درگذشت #ذاکران امام حسین علیه السلام

به سبک آی قلم سوز .....

☑️ بند ۱

ذاکر آستان حسین رفت
بلبل نغمه خوان حسین رفت
ای دریغا دریغا دریغا
روضه خوان روضه خوان حسین رفت۲

بلبل نغمه خوان حسین رفت ۲

☑️بند ۲

ای دریغا که از دار فانی
بست دیده فرو در جوانی ( ناگهانی )
شد خموش دیگر از نغمه خوانی
طائر بوستان حسین رفت ۲

بلبل نغمه خوان حسین رفت ۲

☑️بند ۳

عمر خود صرف خدمت به دین کرد
وقف ارشاد بر مسلمین کرد
خدمت عترت یا و سین کرد
زین سرا در امان حسین رفت ۲

بلبل نغمه خوان حسین رفت ۲

☑️ بند ۴

آن ستایشگر مدح مولا
راضی از خویشتن کرده زهرا
بسته دیده از این دار دنیا
رو سوی آشیان حسین رفت ۲

بلبل نغمه خوان حسین رفت ۲

☑️ بند ۵

آن که شهد ولایت بنوشید
در دفاع از ولایت بنوشید
از جهان فنا دیده پوشید
سوی لب تشنگان حسین رفت ۲

بلبل نغمه خوان حسین رفت ۲

☑️ بند ۶

طائر بوستان ولا بود
ذاکر خسرو کربلا بود
خادم عترت طا و ها بود
روضه خوان روضه خوان حسین بود ۲

بلبل نغمه خوان حسین رفت ۲

#محمد_مبشری
#ترحیم #ذاکرین #خادمین

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤